عکس خانواده شاد شامل زن و شوهر،دختر و پسر. در تصویر اعضای خانواده با شادی در کنار هم پشت میز غذاخوری نشسته و خنده کنان و در حال صحبت مشغول خوردن هستند. پسر در بغل پدر و دختربچه در کنار مادر است

داستان شماره ٢٣٣ : سبدی بزرگ پر از گردو و ارزش سبد

داستان پندآموز در باره اهمیت و نقش جایی که ما را دور هم گرد آورده مثل: خانواده، همکاران، همراهان...

حکایت می کنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت:
این سبد گردو را هدیه می دهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می رسد.
مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی داشت و پی کار خود می رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می کرد با خود گفت: نوبت من که رسید دو تا گردو برمی دارم و فرار می کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی رسد.
او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت:
من از همان اول گردو نمی خواستم. این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.
این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد.
----------------
پی نوشت:
خیلی ها دلشان به گردو بازی خوش است و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده اند. خیلی ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی دانند و دائم با آنها کلنجار می روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتر از لجاجت ها و جدل های افراد خانواده دارد.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

مصمم شوید که کارى باید صورت گیرد، سپس راه انجام آن را خواهید یافت.

thin-seperator.png

خیلی ها وقتی در شرکت یا موسسه ای کار می کنند سعی دارند تک خوری کنند و در حق بقیه نفرات مجموعه ظلم روا دارند و فقط سهم بیشتری به دست آورند. آنها از این نکته ظریف غافلند که تیمی که در قالب شرکت، آنها را گرد هم جمع کرده مانند سبدی است که گردوها را در خود نگه می دارد و حفظ این سبد و تیم به مراتب بیشتر از چند گردوی اضافه است.
بسیاری اوقات در زندگی، گردوها آنقدر انسان را به خود سرگرم می کنند که فرد اصلا متوجه نمی شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله شقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می پاشد و گردوها روی زمین ولو می شوند و هر کدام به سویی می روند، تازه می فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین کننده بوده است.
بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارنده اصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود. چرا که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بند نخواهد شد و به هیچ کس سهم شایسته و درخورش نخواهد رسید. دیگر فرصت ها در اختیار کسی قرار نخواهد گرفت و آرامش و قراری که در یک چهارچوب محکم و استوار قابل حصول است به دست نخواهد آمد.

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴٠ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : جمعه ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
داستان دزدی در بانک و پولی که گیر رئیس بانک آمد
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی