می گویند یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت: شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم. می خواهم در روستایمان معلم شوم.
دکتر جواب داد: تو اگر نخواهی موشک هوا کنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا، نخواهد موشک هوا کند.
--------------
پی نوشت:
تفاوت بین یک آدم موفق با دیگران کمبود استعداد، یا اطلاعات نیست! بلکه کمبود اراده است
بررسی درستی داستان بر عهده سایت پندآموز نیست. دکتر محمود حسابی عنوان پدر علم فیزیک ایران را دارد. اما بسیاری از تعاریف و داستانها در باره او بیش از آن که واقعیت داشته باشد، محصول اغراق در باره اوست. اسطوره سازی در باره دکتر محمود حسابی بیش از همه به ضرر خود چهره تاریخی دکتر است و دستاورد های عملی دکتر حسابی مانند تاسیس نهاد های علمی و آموزشی را مخدوش می کند.
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.