داستانی از ایران باستان: داستان نبرد پلوسیوم (Battle of Pelusium)
کوروش هخامنشی در دوران شاهنشاهی خود در فکر حمله به مصر بود، اما به دلیل مشغله زیاد و رسیدگی به امورات شمال شرق و شرق امپراتوری، این فرصت را به او نداد که به مصر حمله کند.
پس از کوروش، کمبوجیه دوم هخامنشی پس از رسیدن به پادشاهی و حکومت، نقشه تسخیر مصر را در سر پروراند. هرودوت به نقل از تاریخ نگاران مصری در کتاب تاریخ خود نوشته که کمبوجیه، دختر آمازیس (فرعون مصر) را خواستار بود، اما او به جای دختر خودش، دختر فرعون قبلی مصر را به او می دهد که پس از مدتی آن دختر راز خود را به کمبوجیه فاش می کند که من دختر آپریسم هشتم! به همین دلیل کمبوجیه تصمیم حمله به مصر را می گیرد. بخش زیادی از جزئیات نبرد پلوزیوم توسط مورخ یونانی به نام هرودت به ما رسیده است.
طبق گفته هرودت کمبوجیه به مصر اعلان جنگ کرد. کمبوجیه تصمیم می گیرد که از خشکی به مصر حمله کند به همین جهت، سفیری را نزد فرمانروای عربستان فرستاده و او اجازه این کار را به کمبوجیه می دهد. ولی اتفاق دیگری می افتد که به نفع کمبوجیه تمام می شود. امازیس فرعون مصر می میرد و پسرش پسامتیک سوم (فسمتیخ) که توانایی مقاومت در برابر کمبوجیه را نداشته است؛ جانشین او می شود.
سپاه ایران از کویر عربستان می گذرد و به شاخه اول رود نیل که در سمت مشرق قرار دارد می رسد. فرعون جوان مصر (Psametik III) تمام تلاش خود را می کند تا برای نبرد آماده شود. امید او به حمایت متحدان یونانی اش خوش بود که ظاهرا او را تنها می گذارند. سرانجام فرعون مصر سپاهی گردآوری کرده و در منطقه پلوزیوم در نزدیکی رود نیل منتظر رسیدن سپاه هخامنشیان می شود. محل استقرار آنها قلعه پلوزیوم بوده است. این قلعه بسیار مستحکم و غیرقابل نفوذ بود و همین موضوع، خیال مصریان را راحت می کرد.
پخته نخواهی شد، مگر بعد از آنکه احساس کردی سرشار از سخن هستی، اما دیگر لازم نمی دانی به کسی چیزی بگویی
جنگ سختی آغاز می شود و به هر دو طرف تلفات بسیاری وارد می شود، مصر باستان بسیار قدرتمند بود و به این سادگی ها تسلیم نمی شد. هرودت بیان کرده که شمار زیادی از افراد هر دو سپاه کشته شده بودند و جنازه آن ها تمام میدان جنگ را پر کرده بود. ظاهرا هرودت از استخوان های باقی مانده از این نبرد بازدید کرده و حتی به تفاوت بین جمجمه ایرانی ها و مصریان هم اشاره کرده است.
در این نبرد کمبوجیه از تاکتیکی هوشمندانه استفاده کرد که باعث پیروزی قاطع بر لشکر مصر شد. کمبوجیه می دانست که گربه در فرهنگ مصری بسیار مقدس و با ارزش است و مصری ها به هیچ وجه، حتی در جنگ هم آسیبی به این حیوان نمی زنند! بنابراین به لشکریانش دستور داد تا گربه هایی را با خود حمل کنند و همچنین روی سپر و پرچم هایشان تصویر گربه نقاشی کنند!
لشکر مصر که تیراندازانی ماهر داشتند با مشاهده گربه های زنده و تصاویر آن ها به هیچ وجه قادر به حمله و تیراندازی نبودند تا مبادا صدمه ای به گربه ها برسد. به این ترتیب کمبوجیه در نبرد پلوزیوم توانست با این تاکتیک هوشمندانه لشکر قدرتمند مصر را شکست بدهد.
سرانجام مصریان تسلیم شده پس از شکست، با بی نظمی به سوی ممفیس پایتخت مصر باستان می گریزند. در پایان جنگ، ارگ (قلعه) منفیس از طرف کمبوجیه تسخیر شده و مصر ضمیمه شاهنشاهی هخامنشی می گردد.
-----------
پی نوشت :
پلوزیوم [Pelusius] شهری بزرگ در مصر سفلی بود که در دلتای نیل واقع شده بود. اگر چه این نام از زبان یونانی گرفته شده و بعداً به این شهر داده شده است. نام اصلی آن Per-Amun بود.
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.