در یکی از دانشگاه های کانادا مد شده بود دخترها وقتی می رفتند تو دستشویی، بعد از آرایش کردن، آیینه را می بوسیدند تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی باقی بماند. مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. به دانشجویان تذکر هم داده شده بود اما فایده ای نداشت.
خشم با دیوانگی آغاز می شود و با پشیمانی پایان می پذیرد.
موضوع را با رییس دانشگاه در میان می گذارند. فردای آن روز، رئیس دانشگاه تمام دخترها رو جلوی در دستشویی جمع می کند و می گوید: کسانی که که این کار را می کنند خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت می کنند. حالا برای اینکه شما ببینید پاک کردن جای رژ لب چقدر سخت است، مستخدم یک بار جلوی شما سعی می کند جای رژ لب روی آیینه را پاک کند.
بعد از این حرف مستخدم با آرامش کامل رفت دستمال را فرو کرد توی آب کاسه توالت و بعد که دستمال خیس شد شروع کرد به پاک کردن آیینه!
از آن به بعد در دانشگاه دیگر هیچ کس آیینه ها رو نبوسید!
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.