با یکی از دوستانم وارد قهوه خانه ای کوچک شدیم و سفارش دادیم. به سمت میزمان می رفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوه خانه شدند و سفارش دادند: پنج تا قهوه لطفا، دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا! سفارش شان را حساب کردند و دو تا قهوه شان را برداشتند و رفتند.
از دوستم پرسیدم: ماجرای این قهوه های مبادا چی بود؟
دوستم گفت: اگه کمی صبر کنی بزودی حقیقت رو می فهمی.
آدم های دیگری وارد کافه شدند، دو تا دختر آمدند نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفت تا قهوه بود از طرف سه تا وکیل، سه تا قهوه برای خودشان و چهار تا قهوه مبادا.
همانطور که به ماجرای قهوه های مبادا فکر می کردم و از هوای آفتابی و منظره زیبای میدان روبروی کافه لذت می بردم، مردی با لباس های مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت، با مهربانی از قهوه چی پرسید: قهوه ی مبادا دارید؟
خیلی ساده است! مردم به جای کسانی که نمی توانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا می خرند. قهوه مبادا (ایتالیایی: Caffè_sospeso) و نیز قهوه پیش پرداخت و یا قهوه تاخیری (انگلیسی: Suspended coffee) به معنای نوشیدنی و معمولاً قهوه ای است که هزینه آن قبلاً پرداخت شده باشد. این کار نوعی کار خیریه به حساب می آید و نخستین بار در شهر ناپل در کشور ایتالیا مشاهده شده است. در این فعالیت، افراد هنگام درخواست نوشیدنی، تعدادی قهوه مبادا (Pending) هم سفارش می دهند و به این ترتیب هزینه قهوه را پرداخت می کنند اما آن را دریافت نمی کنند.
در مقابل افراد فقیر با مراجعه به قهوه خانه، تقاضای قهوه مبادا می کنند و چون قبلاً هزینه آن پرداخت شده است، یک فنجان قهوه رایگان دریافت می کنند.
*****
خاطره ارسالی:
سالها پیش، در کافه ای نشسته بودم و مردی را دیدم که سفارش قهوه داد. گفت: one cappuccino and two pending coffee please می دانم به من خواهید خندید، اما من آنجا آموختم که یکی از انواع قهوه Pending است!
استعداد در فضای آرام رشد می کند و شخصیت در جریان کامل زندگی.
امروز داشتم با دستگاه قهوه سازم در خانه بازی می کردم و اسپرسو و لاته و کاپوچینو و هر ترکیبی که به ذهنم رسید درست کردم و خوردم. بعد به سراغ اینترنت آمدم تا اطلاعاتم را در مورد قهوه تکمیل کنم. نمی دانم برایتان پیش آمده که واژه ای یا اصطلاحی از انباری ذهنتان، به بیرون پرت شود و صاف جلوی چشمتان قرار گیرد؟ ناگهان یاد Pending Coffee افتادم. یادم افتاد که مردم ما معمولاً این نوع قهوه را نخورده اند. اگر دستورش را یاد بگیرم می توانم مهمان هایم را با یک نسخه خاص قهوه، شگفت زده کنم! پس از کمی جستجو، احساس لذت، شرمندگی، حماقت، شعف، امید و حسرت را با هم تجربه کردم.
فهمیدم این سنتی است که در نقاط زیادی از جهان رواج دارد. کسی که قهوه سفارش میدهد، اگر مثلاً دو قهوه می خواهد، یک یا چند قهوه Pending هم سفارش میدهد. پول همه قهوه ها را حساب می کند و صاحب کافه میداند که پول تعدادی قهوه پرداخت شده بدون اینکه خورده شده باشد. اگر کسی از آنجا رد میشد که مشکل مالی داشت یا به هر دلیلی پول همراهش نبود، کافی است به صاحب کافه بگوید: A cup of pending coffee please جستجوهای اینترنتی من نشان داد که این فرهنگ الان به شام و ساندویچ و نوشیدنی های دیگر هم تسری پیدا کرده است.
احساس لذت کردم از اینکه چنین ایده هایی در دنیای اطراف من متولد می شوند. احساس شرمندگی و حماقت کردم از اینکه چرا تا امروز این را نفهمیده بودم. احساس شعف و امید کردم که در دنیایی که Pending Coffee سرو می شود، هنوز می توان به آینده انسان امید داشت. احساس حسرت کردم و با آهی عمیق در دلم گفتم: ای کاش این ایده، ایده من بود.
نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:
نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.
نظرات و دیدگاه های خوانندگان:
در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.