عکس تابلو نقاشی دروازه شرقی. اثر نقاشی از دوره حکومت اسلامی. مناره بلند که بر روی دروازه کم عرض و محل گذر احداث شده و ساختمانها به همراه بازارچه و محل تجمع مردم برای زندگی روزمره. مردمی که در حال خرید و فروش هستند و زنی که ظرفی بر روی سر دارد و در جلو تصو

داستان شماره ٢٧۴ : روش اخذ مالیات منصور دوانیقی برای ساختن حصار دور شهر

داستانی از طرح اقتصادی منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی برای کمک به مردم و روش اخذ مالیات از آنها

طرح هدفمندی اقتصادی منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی!
داستان از این قراره که منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی بعد از انتقال پایتخت به بغداد تصمیم گرفت برای دفاع از این شهر دور اونو دیوار بکشه. اما دلش نمی خواست پول ساختن دیوارو از جیب خودش بده. بنابر این تصمیم خاصی اتخاذ کرد. اون در شهر اعلام کرد که قراره سرشماری بشه و هر کس به تعداد اعضای خانواده یک سکه نقره دریافت خواهد کرد. مردم که هم طمع کار شده بودند و هم از بس به عوامل خلیفه مالیات داده بودند خسته شده بودند. وقتی مامور ثبت میومد، اعضای خانواده رو زیاد می گفتند. مثلا اونی که اعضای خانوادش چهار نفر بودند تعداد رو هشت نفر می گفت و هشت سکه نقره می گرفت و مامور ثبت بعد از دادن هشت سکه نقره، یه پلاک رو سر در خونه نصب می کرد و تعداد اعضای خانواده رو روی اون حک می کردند.

thin-seperator.png
یک متن کوتاه پندآموز به انتخاب سامانه برای شما

زنان در بالای کوه متولد می شوند، مردان در دره های اطرافش. مرد براساس میزان صعودش قضاوت می شود، زن براساس میزان سقوطش. مرد باید به دست بیاورد، زن نباید از دست بدهد. مردانگی ساخته می شود، زنانگی حفظ می شود

thin-seperator.png

خلاصه بعد از اتمام سر شماری مردم سخت خوشحال بودند که سر منصورو کلاه گذاشتن. اما بلافاصله بعد از اتمام سر شماری خلیفه حکمی صادر کرد که: به منظور حفظ مملکت و دفاع از کیان کشور و ایجاد امنیت ما خلیفه مسلمین تصمیم گرفتیم که بر گرداگرد شهر دیوار بکشیم . بنابر این هر یک از سکنه شهر می بایست برای تامین امنیت یک سکه طلا پرداخت نماید.
بیچاره مردم شهر تازه فهمیدند چه خبره. حالا اونی که تعداد اعضای خانواده رو زیاد گفته بود و یک سکه نقره گرفته بود بایستی به ازای اون یه نفر یه سکه طلا که قیمتش بیشتر از سکه نقره بود می پرداخت!

اگر این داستان را پسندید، روی علامت قلب کلیک کنید تا در لیست داستانهای محبوب قرار گیرد
دعوت به عضویت در کانال تلگرام برای خواندن شعرهای زیبا و عاشقانه، در کانال تلگرام "ادبستان شعر عاشقانه" عضو شوید.
هر صبح، چند بیت شعر عاشقانه؛ همراه با عکس و تابلوهای نقاشی نفیس.

جهت مشاهده کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

کانال تلگرام ادبستان شعر عاشقانه


یا در تلگرام آدرس زیر را جستجو نمایید:

@adabestan_shere_asheghaneh

نقل مطالب و داستانها با ذکر نام سایت پندآموز ، رعایت اخلاق و امانتداری است


نظر و دیدگاه خود را در رابطه با این داستان بنویسید:

نظرات و دیدگاه های خوانندگان در صورت تایید، نشان داده خواهند شد.
نشانی ایمیل و تلفن همراه شما منتشر نخواهد شد. با درج ایمیل، گراواتار شما (در صورت وجود) نشان داده خواهد شد.

captcha




نظرات و دیدگاه های خوانندگان:

در باره این داستان هیچ نظر و دیدگاه تایید شده، وجود ندارد.

سایت پند آموز سرشار از داستانهای کوتاه پندآموز و حکیمانه، قصه ها و حکایتهای جذاب خواندنی

هم اکنون ٨۴۴ داستان کوتاه در سایت پندآموز انتشار یافته و در دسترس خوانندگان قرار دارد.

تاریخ امروز : یکشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۲۵
یک داستان تصادفی به انتخاب سیستم:
هدیه پدر برای فارغ التحصیلی: کتاب انجیل
جستجو در عناوین داستانها و کلمات کلیدی